جشنواره عید تا عید تخفیف‌های محصولات غنی فایل آغاز شد.مشاهده جشنواره

مشاهده دسته بندی بستن دسته بندی
امروز
جمعه 7 اردیبهشت 1403
جزئیات محصول پرسش و پاسخ پشتیبانی این محصول

توضیحات محصول

تذکر مهم : برای دانلود   پایان نامه تعیین و شناسایی تفاوت در میزان سازگاری زناشویی، بدکاری جنسی و شادکامی ذهنی در دو گروه زنان نابارور و زنان بارور و سایر مطالب سایت نسبت به خرید اشتراک ویژه اقدام نمایید. پس از خرید اشتراک ویژه به تمامی مطالب سایت دسرسی رایگان خواهید داشت.

 

 

خرید هم بصورت تکی هم بصورت اشتراک ویژه امکان پذیر است. در این پست از سایت غنی فایل، دانلود پایان نامه درمورد سازگاری زناشویانه، شادکامی ذهنی و بدکاری جنسی   را برای شما قرار داده ایم. این مقاله در قابل فایل ورد و قابل ویرایش آماده خربد و دانلود می باشد.

در ادامه توضیحات تکمیلی   این پایان نامه  در رابطه با تحقیق میزان سازگاری زناشویی، بدکاری جنسی و شادکامی ذهنی در دو گروه زنان نابارور و زنان بارور را مشاهده می نمایید.

تعداد صفحات: 183 صفحه.

فرمت فایل: ورد  و word قابل ویرایش.

موضوع: پایان نامه تعیین و شناسایی تفاوت در میزان سازگاری زناشویی، بدکاری جنسی و شادکامی ذهنی در دو گروه زنان نابارور و زنان بارور.

تکه ای از این تحقیق در رابطه با پایان نامه تعیین و شناسایی تفاوت در میزان سازگاری زناشویی، بدکاری جنسی و شادکامی ذهنی در دو گروه زنان نابارور و زنان بارور. را مشاهده می نمایید.

فصل اول


    کلیات تحقیق
چکیده:
مقدمه: ناباروری از جمله شرایط استرس آور و دشواریاست که برای تعداد نسبتا قابل توجهی از زوجها اتفاق می افتد. مطابق با آمارها از هر 5 زوج، یک زوج با مشکل ناباروری مواجهند.

این موضوع تثیر مستقیمی بر سلامت روان و شاخصهای مرتبط با آن خواهد داشت.
هدف: هدف از این پژوهش تعیین و شناسایی تفاوت درمیزان سازگاری زناشویی، بدکار کردی جنسی و شادکامی ذهنی در دو گروه زنان نابارور و زنان بارور می باشد.
جامعه آماری تحقیق شامل زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز درمان ناباروری ابن سینا تهران و نیز زنان بارور مراجعه کنند به مدارس جهت ثبت نام فرزندانشان در خرداد و تیرماه سال 1387 بودند و از هر گروه تعداد 50 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند.
ابزار جمع آوری اطلاعات:  دراین پژوهش از پرسش نامه استاندارد سازگاری زناشویی DAS، پرسش نامه شادکامی ذهنی آکسفورد و پرسش نامه بدکار کردی جنسی استفاده شده است.
نتایج: یافته های تحقیق نشان می دهد که بین میزان بدکارکردی جنسی و شادکامی ذهنی در دو گروه زنان نابارور و بارور تفاوت معناداری وجود دارد. اما یافته های این پژوهش گواه آن است که بین میزان سازگاری زناشویی دو گروه مورد مطالعه تفاوت چندانی وجود ندارد.
بحث: شایسته است آموزشهای لازم جهت افزایش شادکامی و افزایش رضایت در روابط جنسی و زناشویی به زنان نابارور ارایه و مشاوره های حمایتی و رواندرمانی مناسب ارایه گردد.
کلید واژه ها: سازگاری زناشویی، شادکامی ذهنی، بدکارکردی جنسی، ناباروری، سلامت روان


مقدمه


خانواده قدیمی ترین و کهن ترین هسته طبیعی است که از بدو پیدایش وجود داشته است و بدون خانواده هسته مرکزی هیچ اجتماعی به وجود نمی آید.

در واقع خانواده حکم سلول را در ساختمان موجودات دارد و کانون حفظ سنتهای خانوادگی و اجتماعی است و مرکز تعلیم و تربیت و آموزش حس تعادل، وطن دوستی، گذشت، فداکاری و تمام خصایص عالیه انسانی می تواند باشد. (نجاتی، 1374: 29)
عوامل و فاکتورهای مختلفی در استحکام و پایداری خانواده ها تاثیر گذار است.

در واقع سازگاری زناشویی تابعی از عوامل مختلف می باشد.

بعضی خانواده ها با تفاهم و سازگاری زندگی را با شادکامی می گذرانند، در حالیکه درست برعکس گروهی از مردم در حل و فصل ساده ترین و ابتدایی ترین مسایل زندگی با دشواری و سردرگمی مواجه هستند در واقع سازگاری زناشویی مفهومی پیچیده است که جهت مطالعه آن می بایستی زوایا و ابعاد مختلف را مد نظر قرار داد.

علاوه بر این شادکامی ذهنی در میان خانواده های دارای سازگاری بیشتر هم از نظر کمی و نیز از منظر کیفی بیشتر دیده می شود. خانواده های سازگار در تفاهم و حس تعادل همدیگر را بیشتر و بهتر درک می کنند.
خانواده ها معمولا با بحرانها و شرایط دشوار نیز مواجه می شوند.

یکی از این شرایط بحرانی، ناباروری است. ناباروری اثرات نامطلوبی را بویژه از نظر روان شناختی روی زوجین وارد می کند.

افسردگی، احساس غمگینی و اندوه، یاس و ناامیدی از جمله وضعیتهای ناگوار در میان زوجین نابارور به شمار می رود. از سویی دیگر خانواده دارای کارکردهای مختلفی می باشد که از آن جمله می توان به ارضای مناسب نیازهای جنسی اشاره نمود.

به نظر می رسد کارکرد و عملکرد جنسی در میان زنان نابارور نیز  دچار مشکلات و بدکارکردی می گردد.
در این تحقیق سعی می گردد تا به مقایسه سازگاری زناشویی، بدکارکردی جنسی و شادکامی ذهنی در میان زنان بارور و زنان نابارور پرداخته و مورد مطالعه قرار گیرد.
 
مساله:


باروری از جمله بحرانهای شدیدی است که سلامت زوجین را از نظر جسمی و روانی تحت تاثیر قرار می دهد. نتایج تحقیقات مختلف حکایت از آن دارد که از هر 5 زوج، یک زوج با مشکل ناباروری مواجه می باشد.

ناباروری خود شرایط ذهنی در میان زوجین، اقوام و خویشاوندان فراهم می آورد که کارکرد طبیعی خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد.
یکی از تاثیرات منفی و نامطلوب ناباروری بر روی زوجین ناسازگاری آنها در زندگی مشترک خواهد بود.

ناسازگاری زناشویی به ذعم ثنایی (1379) عبارتست از کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنش های هیجانی، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان، افزایش
**************
اریک برن معتقد است که هر انسانی از سه بخش شخصیتی که در ارتباط با یکدیگر نیز هستند، تشکیل می شود:
1- بعد کودک (غرایز و سن زیر 5 سال)
2- بعد والد (تربیت)
3- بعد بالغ (منطق و عقل)
بنابراین وقتی انسان می خواهد در جامعه سازگار باشد ابتدا باید خصوصیات شخصیتی سه بعدی خود را بشناسد و سپس وارد اجتماع شود، آن گاه خصوصیات سه بعدی طرف مقابل را نیز به طور نسبی شناسایی کند و بعد با او ارتباط برقرار کند. (اسلامی نسب، 1373).

موضوع: پایان نامه تعیین و شناسایی تفاوت در میزان سازگاری زناشویی، بدکاری جنسی و شادکامی ذهنی در دو گروه زنان نابارور و زنان بارور.


فروپاشی زندگی زناشویی


چگونه است که میان اشخاص که علی الاصول باید به هم علاقمند و دوستدار یکدیگر باشند، مجادله در می گیرد و صحبت های تلخ رد و بدل می شود؟ .

در درون عشق و عاشقی، گرایش طبیعی و عشق موجود میان دو دلداده، بسیاری از گرفتاریها را حل می کند. اما بر سر این روابط عاشقانه چه می آید، نیروهای منطقی می توانند اسباب فرسودگی احساس عاشقانه را بعد از ازدواج فراهم سازند.

بعد از ازدواج بیم از تنها ماندن و  احساس تنهایی کردن مربوط به روزگار قبل از ازدواج تخفیف می گیرد.

حالا زن و شوهر با احساس امنیت عاطفی بیشتر، دیگر پیوند زناشویی را تنها راه نجات از تنهایی قلمداد نمی کنند. زن و شوهر ممکن است بر این نتیجه برسند که خواسته هایشان آن طور که باید و شاید برآورده نشده است. ممکن است به این نتیجه برسند که اگر خود به رفع خواسته هایشان اقدام کنند حتی اگر این عمل به ضرر همسرتان تمام شود به سود آنهاست.
بناچار وقتی زن و شوهر در صدد اعمال خواسته های متضاد خود بر نمی آیند، مخالفت و ناسازگاری شروع می شود.

زمینه های اختلاف که پیوند زناشویی را تهدید می کنند بسیار متعددند. اما چون مطلب ما راجع به سازگاری زناشویی فقط به نام آنها اشاره می کنیم.
-    صرف وقت کردن بایکدیگر که چگونه می گذرد.
-    روابط جنسی، که یکی از مسائل مهم سازشی در زناشویی، سازش جنسی است که اگر به صورت رضایت بخش انجام نگیرد اختلاف و بدبختی منجر خواهد شد.
همسران در رابطه با سازش جنسی معمولا تجارب مقدماتی اندکی دارند و ممکن است نتوانند تنش های عاطقی ناشی از آن را به حداقل برسانند.


برای زنان سازشهای جنسی مشکل تر است و نتایجش کمتر موجب رضایت خاطر آنها می شود تا مردان. زیرا به عقیده متخصصان، اکثر زنان از دوران کودکی آموخته اند که تمایلات جنسی خود را سرکوب کنند. زنان در صورت تفاوت فرهنگی با شوهر نمی تواند لذت جنسی خود را ابراز کنند (شعاری نژاد، 1372: ص 58)
مواردی که در زندگی زناشویی سبب اختلاف می شود.
1.    خست
2.    عصبانیت
3.    دورویی
4.    دروغ
5.    پنهان کاری
6.    پرخاشگری و خشونت
7.    لجاجت
8.    خودبینی و تحقیر دیگری
9.    بی انضباطی
وجوهی از اختلاف های زناشویی
1.    اختلاف در خواسته ها
2.    اختلاف در سلیقه ها  و علایق
3.    اختلاف در دیدگاه ها
4.    اختلاف در خلق و خوی
5.    اختلاف در میزان هوش
6.    اختلاف در ابعاد معنوی
عوامل موثر در سازش با همسر
1. مفهوم همسر آرمانی:معمولا مردان و زنان در انتخاب همسر یک مفهوم آرمانی (ایده آل) دارند که در دوران نوجوانی شکل گرفته است ولی تحقیق آن لااقل همیشه و برای همه امکان ندارد بنابراین شخص باید از ن و با واقعیت بسازد. این نیز احتمالا دشوار خواهد بود.


2. ارضای نیازها: برای امکان پذیری سازش خوب، شخص ناگزیر است از ارضای برخی از نیازهایش صرف نظر کند و نیز ضروری است که هر کدام ازدو همسر نیازهای طرف دیگر را دریابد و برای ارضای آنها کوشش کند.


3. همانندی زمینه ها: همانندی بیشتر زن و شوهرها سازش زوجی را آسانتر می کند. اگرچه با وجود این همانندی باز ممکن است دیدگاه های آن دو متفاوت باشد و این نیز به دشواری سازش بینجامد.
4. رغبتهای مشترک: وجود تمایلات مشترک در زن و شوهر با هم بودن را برای آنها لذت بخش خواهد ساخت و از سازش بهتری برخوردار خواهند شد.
5. همانندی ارزش ها: همسران سازگار یا برخوردار از سازش مطلوب، ارزش های همانند زیادی دارند تا آنجایی که از اینگونه سازش محرومند، همانندی زمینه ها احتمالا ارزشهای همانندی بوجود می آورد.
6. مفاهیم نقش: غالبا هر همسر مفهوم خاصی از نقش شوهر و زن دارد که در انتظاراتش از طرف دیگر (همسر) اثر می گذارد و نقش ایفا می کند. حال اگر انتظارات نقش تامین نشوند به تعارض و ناسازگاری خواهند انجامید (شعاری نژاد، 1373، ص 57)
سنین بهترین سازش
سازش های زوجین در بعضی از مراحل زندگی آسانتر از سایر مراحل است. چند سال اول ازدواج معمولا آمادگی بیشتری وجود دارد که زن و شوهر با نقش های جدید همسری سازش
*************
حال به تعریف اختلال در این چهار مرحله می پردازیم:
اختلالات میل جنسی: اختلال بدانگیختگی جنسی، اختلالهای اوج لذت جنسی و اختلالهای درد جنسی، این اختلالها در D.SM ، بدکارکردیهای روانی جنسی نامیده شده اند

ولی در D.S.M IV , D.SM III R بر اساس بررسی شواهد جمع آوری شده مبنی بر اینکه عوامل زیست شناسی در بسیاری از این مشکلات نقش بازی می کنند، کلمه روانی از اصطلاح روانی جنسی حذف شده است.
در اصطلاحهای کلی تر، بدکارکردیهای جنسی بعنوان بازداریهای مربوط به چرخه پاسخ جنسی بهنجار تعریف شده اند.
در D.SM IV این شرط لازم که این اختلال باید موجب پریشانی آشکار یا مشکلات بین فردی شده باشد، مورد تاکید قرار گرفته است

سرانجام اگر آشکار شود که اختلال بدلیل یک بیماری پزشکی یا ناشی از اختلال بدلیل یک بیماری پزشکی و یا ناشی از اختلال روانی بوجود آمده باشد، این تشخیص داده نمی شود.
بیشتر مفاهیم چرخه جنسی خلاصه ای از توصیفهای پیشنهادی هاولاک الیس، مسترز و جانسون که تقریبا سی سال پیش انجامگرفت در ماهیت و میزان پژوهش و توجه بالینی به رفتار جنسی انسان، انقلابی بوجود آورد.

اما بررسیهای مبتنی بر مصاحبه های اولیه توسط گروه کنیزی (کنیزی و همکاران 1948 و 1952) به مشاهده های مستقیم و اندازه گیریهای فیزیولوژیکهای گسترش یافت. در چرخه پاسخ جنسی انسان به طور کلی چهار مرحله مشخص شده است، این مراحل در مردان و زنان تقریبا مشابه و عبارتنداز:
میل، تهییج، اوج لذت جنسی، رهاسازی
1. میل : این مرحله که بوسیله کاپلان معرفی شد بر علاقه ای میل جنسی که اغلب با خیالپردازیهای برانگیزاننده جنسی همراه است اشاره دارد.
2. تهییج: اولین مرحله اصلی جنسی طبق نظر مسترز و جانسون، شامل تجربه ذهنی لذت جنسی است که با تغییرات فیزیولوژیایی و افزایش جریان خون در اندامهای تناسلی همراه است.
3. اوج لذت جنسی (ارگاسم): در این مرحله لذت جنسی افزایش یافته و به اوج خود می رسد.
4. رهاسازی: این مرحله آخر بر اساس نظر مسترز و جانسون به آرامش و احساس خوشی اشاره دارد که معمولا به دنبال اوج لذت می آید و در مردان با یک دوره استراحت همراه  است که طی آن، نغوظ و برانگیختگی بیشتر، امکان پذیر نیست.

البته این دوره های مختلف در افراد مختلف و حتی در یک فرد خاص در مواقع مختلف متفاوت است، با وجود این تقریبا بلافاصله دوباره به تهییج جنسی پاسخ می دهند.
توجه به ماهیت ساختاری چرخه پاسخ جنسی انسان بسیار مهم است. در این باره، طرح های مختلفی در خلال سالهای متمادی مطرح بوده اند، برای مثال هاولاک الیس تنها از تورم و کاهش تورم (قطع جریان خون به بافت) صحبت می کرد.

این دیدگاه یکی از ابداعهای قابل تصور یا طرحهای مفهومی است که توسط دانشمندان دیگر بعنوان راهی برای سازماندهی و بحث درباره کالبدی از اطلاعات مربوط به رفتار جنسی ، پذیرفته شده است.

موضوع: پایان نامه تعیین و شناسایی تفاوت در میزان سازگاری زناشویی، بدکاری جنسی و شادکامی ذهنی در دو گروه زنان نابارور و زنان بارور.
بدکارکردی های جنسی، توصیفها و سبب شناسی:
یک اختلال خاص ممکن است طوره دوره زندگی را در برگیرد، یا ممکن است بعد از یک دوره کارکدر بهنجار، فرا گرفته شود. ممکن است یابد یا تنها در موقعیت های خاص رخ دهد، و ممکن است کلی باشد یا جزئی.

باور بر آن است که شیوع این آشفتگیها چنان زیاد است که افراد نباید تصور کنند اگر گاهی یک یا چند مشکل از این مشکلات را تجربه می کنند به درمان نیاز دارند. در ملاکهای تشخیص مربوط به هر بدکارکرد جنسی، عبارت «پایدار یا بازگشت
***************
این مساله این سوال را بر می انگیزد که آیا فقدان اوج جنسی مقاربتی بدون تحریک اضافی باید به عنوان ناهنجاری جنسی طبقه بندی گردد. روشن است که اکثر قریب به اتفاق زنان برای رسیدن به ارگاسم به برخی اشکال تحریک مستقیم مهبلی نیازمندند.

همچنین شواهد حاکی از این است که بسیاری از زنان از طریق خود تحریکی قادر به تجربه ارگاسم بوده تا از طریق شریک جنسی. این مساله گویا به خاطر این است که خود تحریکی فیدبک فوری و مستقیی در مورد مناسب ترین شکل تحریک فراهم می نماید.

درصد زنانی که هرگز قادر به کسب ارگاسم نبوده اند از 5 تا 15 درصد برآورد شده است.
ناهنجاری ارگاسمی در زن متداول ترین اختلال ارجاعی برای درمان می باشد. هاتون گزارش داد که 19 درصد از درمانجویان زن به ناهنجاری ارگاسمی مبتلا بودند.

ماسترز و جانسون دریافتند که 56 درصد از درمانجویان زن دارای ناهنجاری ارگاسمی اولیه مبتلا می باشند.

(مداوم، در تمام موقعیت ها) و 44 درصد دیگر مشکلات گزارش شده فقدان اوج جنسی موقعیتی بوده اند. لازم به ذکر است که ماسترز و جانسون از طبقه اختلال های میل و انگیختگی برای زنان استفاده نکردند و به همین خاطر مقایسه طبقه بندی های آنها با مطالعات جدیدتر امکان پذیر نیست.

بنابراین برخی ازاشکال ناهنجاری ارگاسمی توسط تمامی درمانجویان زن آنها تجربه شده است. امروزه مشاهده یک چنین میزان بروز بالایی از ناهنجاری ارگاسمی اولیه بعید به نظر می رسد.

خوشبختانه در حال حاضر زنان در مورد روش های کسب ارگاسم بهتر آموزش می بینند و در زمینه استفاده از فنون خود تحریکی توسط زنان نگرش های منفی کمتری وجود دارد.

دستگاه های ارتعاش به آسانی خریداری شده و مشاهده شده است که به عنوان نوعی تحریک با احتمال بیشتری موجب ظهور ارگاسم در زنان می گردد.

در نتیجه در این جا پیشنهاد شده است که در حال حاضر نسبت به وضع پس از سالهای 1970 هنگامی که ماسترز و جانسون کار پیشقدمانه خود را گزارش نمودند ناهنجاری ارگاسمی در زنانی که هرگز ارگاسم را تجربه نکرده اند بسیار کمتر متداول می باشد.
لازم است سبب شناسی ناهنجاری ارگاسمی در انواع مختلف آن به صورت جداگانه ای مودر بررسی قرار گیرد.

در ابتدا اگر به فقدان اوج جنسی کلی توجه کنیم در می یابیم که در این زمینه نظرات مختلفی پیشنهاد گردیده است مثلا آستانه های ارگاسم دارای توزیع طبیعی هستند و برخی از زنان برای ارائه پاسخ ارگاسمی خود نسبت به برخی دیگر نیازمندتحریک بیشتری می باشند.

بررسی این فرضیه کار دشواری است اما چنین به نظر می رسد که در برخی از زنان که در گذشته فاقد ارگاسم بوده اند امکان بروز ارگاسم از طریق استفاده از دستگاه ارتعاش که تحریک خورسه ای شدیدی به همراه دارد وجود دارد.

عوامل مداخله کننده ی دیگری در تمام متون به چشم می خورد مانند تاثیرات مذهبی فقدان یا عدم وجود تحریک مناسب توسط خود یا شریک جنسی و تاثیرات منفی خانوادگی در طی دوران کودکی.
به طور کلی اعتقاد بر این است که عوامل متعددی ممکن است مانع ارگاسم در زنان شوند و این عوامل در درمان جویان مختلف بسیار متفاوت است. نمونه ای از مطالعاتی که در آن ویژگی های زنان فاقد اوج جنسی مورد پژوهش قرار گرفته است، توسط دراگوتیس و همکاران گزارش شده است.
در این مطالعه دو گروه عمده از زنانی که هرگز ارگاسم را تجربه نکرده بودند شناسایی شدند، اولین گروه
*****************
مصنوعی انجام پذیرد. (کاظمی، داریوش، 1371، ص 75)
-    ناکامی در تلقیح: ناهنجاریهای آشکاری چون پرده ی بکارت پاره نشده، نقایص تکاملی و چاقی، در صورت امکان باید اصلاح گردند. اگر ناکامی در تلقیح، معمول ناهنجاریهای آلت تناسلی مرد باشد تلقیح درمانی با منی شوهر در نظر گرفته می شود.

اما ایمپوتانس و واژینیسموس و مقاربت دردناک بندرت علت عفونی دارند و معمولا روان درمانی برای اصلاح آنها ضرورت دارد. روشهای معیوب فعالیت جنسی را می توان با در میان گذاشتن روش درست مقاربت با هر زوج و پیشنهادات لازم اصلاح کرد.

با انجام مقاربت به صورت هر 48 ساعت یکبار  ، طی دوره ای که 3 روز قبل از زمان پیش بینی شده برای تخمک گذاریف شروع و دو روز بعد از آن خاتمه یابد، قائدتا باید انحرافات جزئی انتظار رود.
در صورتیکه درجه حرارت روزانه ثبت شود، زوجین باید در روزی که درجه حرارت افت می کند در روز بعد از آن نزدیکی کنند. (کاظمی، داریوش، 1371، ص 76)
لقاح خارج رحمی (IVF)
لقاح خارجی رحمی (IVF)  و در عین درمانی بودن، قابلیت ذاتی تشخیص را در خود دارد، که امکان مشابه سازی با جایگزینی آن با روشهای دیگر ارزیابی و تشخیص و درمان وجود ندارد. در موقعیت های بسیار ایده آل، شانس معادل و یا بیش از 70%  برای باروری هر تخمک آزمایشگاه وجود دارد.

قابلیت بررسی باروری تخمک در خارج از بدن انسان، امکان بررسی و ارزیابی توانایی تشکیل جنین را برای زوج فراهم می نماید که بررسی این موضوع به هیچ وجه در شرایط طبیعی باروری زوج امکان پذیر نیست.
تکنولوژی لقاح خارجی رحمی (IVF) قابلیت باروری تخمک را توسط اپرم، مورد ارزیابی قرار می دهد همچنین امکان تشخیص مشکل اصلی عدم باروری در ارتباط با نوع گامت (اسپرم یا تخمک) بوسیله ی ارزیابی توانایی بارداری تخمک با اسپرم طبیعی فرد دیگر را فراهم می نماید.

اگر با انجام لقاح خارجی رحمی (IVF) بعضی از تخمک ها و یا همه ی آنها بارور نشوند، نتیجه ی حاصلف امکان تصمیم گیری های بعدی زوج را در انتخاب نوع درمان بعدی فراهم می آورد.
اگرچه تغییر نتایج آزمایش یا لقاح خارجی رحمی (IVF) ، معمولا بطور صد درصد، عاری از خطا نیست، با عدم باروری تخمک ها، زوج را به استفاده از تکنیک های برتر و کاهش از IVF می توان تشویق نمود.
بعنوان مثال تزریق اسپرم به داخل سیتوپلاسم تخمک (IVF) با احتمال بیش از 90% امکان باروری تخمک را فراهم می آورد و در نتیجه در یک سیکل درمانی لقاح خارج رحمی، از امکان عدم انتقال جنین به رحم زن به میزان قابل توجهی کاسته می شود.
علاوه بر این، در صورت تشخیص ناتوانی قطعی زوج در ناباروری، امکان عدم انتقال جنین به رحم زن به میزان قابل توجهی کاسته می شود.

موضوع: پایان نامه تعیین و شناسایی تفاوت در میزان سازگاری زناشویی، بدکاری جنسی و شادکامی ذهنی در دو گروه زنان نابارور و زنان بارور.
علاوه بر این در صورت تشخیص ناتوانی قطعی زوج در ناباروری امکان استفاده از تخمک، اسپرم و یا جنین اهدایی فراهم می گردد. اگرچه استفاده از این موارد در هر کشوری نیازمند قوانین و مقررات مربوط به خود است، زوج بایستی پس از روشن شدن کلیه ی ابعاد حقوقی و شرعی مربوطه، نسبت به چنین درمانی اقدام نماید.
علاوه بر این در صورت عدم موفقیت روشهای فوق، داشتن فرزند از طریق فرزند خواندگی نیز امکان پذیر است. با توجه به موارد فوق، هیچ متد و راه تشخیص و درمان دیگری در درمان ناباروری نمی تواند قبل ازانجام IVF پزشک و زوج را در نتیجه گیری قطعی علل ناباروری راهنمایی نماید.

کاربرد تشخیص دیگر لقاح خارج رحمی (IVF) ، زمانی است که بدلایل نامشخص، لوله های فالوپ قادر به انجام وظیفه ی خود برای گرفتن و انتقال تخمک نباشند.
از آنجا لقاح خارج رحمی (IVF) ، اصولا نقش لوله های فالوپ در باروری تخمک و تشکیل جنین وانتقال آن به رحم را کمرنگ می کند، کاربرد این روش و حذف لوله های فالوپ از یک طرف بعنوان روش تشخیص و از طرفی دیگر به عنوان یک راه حل درمانی، عمل می نماید.
لازمه ی اساسی درمان ناباروری از طریق لقاح خارج رحمی (IVF):
(احساس نیاز قطعی به درمان، داشتن توان جسمی درمانی):
تفاوت بسیار اساسی و شاخص بین لقاح خارجی رحمی (IVF) و حاملگی طبیعی در این زمینه است که در لقاح خارج رحمی زوج به روشنی از خود گذشتگی، فداکاری و علاقه ی قلبی و باطنی در داشتن فرزند را قبل و طی دوره درمان از خود نشان می دهند.

در حالیکه حاملگی طبیعی تنها در طی یک زمینه رفع نیاز طبیعی زوج شکل می گیرد.

زوج تحت در مان لقاح خارج رحمی (IVF)، الزاما بایستی برخی از سری ترین و شخصی ترین رازهای زندیگ خود را برای تیم درمان ناباروری آشکار سازند و ترس و نگرانی و مشکلات روحی و ناشی از آن را به جان بخرند.

در پیشرفت ارزیابی های تشخیص علل ناباروری بایستی اجازه دهند که تحت بررسی و دستکاریهای فیزیکی و روانی
**************
بر اساس داده های جدول فوق، چون t محاسبه شده برابر با 58/1=t با درجه آزادی 98=df  در سطح معناداری 05/0=a از مقدار t بحرانی جدول (96/1=t) کوچکتر است، لذا می توان اینگونه مطرح کرد که بین میزان ابراز محبت در میان زنان نابارور و بارور تفاوت معناداری وجود ندارد، به عبارت دیگر فرض H1 تحقیق رد و فرض H0 پذیرفته می شود.


*****************
داده های جدول بالا نشان می دهد که t محاسبه شده برابر با 37/1=t با درجه آزادی 98=df  در سطح معناداری 05/0=a از مقدار t بحرانی جدول کوچکتر است، لذا می توان اظهار داشت

که بین میزان سازگاری زناشویی در میان زنان بارور و نابارور تفاوت معناداری وجود ندارد، بعبارت دیگر فرض H1 تحقیق رد و فرض H0 پذیرفته می شود.


فرضیه شماره 6: بین میزان میل جنسی زناشویی زنان بارور و نابارور تفاوت وجود دارد.
جدول شماره 6-4: میانگین و انحراف استاندارد در دو گروه زنان بارور و نابارور در خرده مقیاس میل جنسی

**********************

 

موضوع: پایان نامه تعیین و شناسایی تفاوت در میزان سازگاری زناشویی، بدکاری جنسی و شادکامی ذهنی در دو گروه زنان نابارور و زنان بارور.

 

با عضویت در یاس سل، فایل های خود را بفروشید و کسب درآمد کنید