توضیحات محصول
تذکر مهم : برای دانلود پایان نامه بررسی سبک حل مساله دانشجویان افسرده و بهنجار دانشگاه علوم پزشکی تهران و سایر مطالب سایت نسبت به خرید اشتراک ویژه اقدام نمایید. پس از خرید اشتراک ویژه به تمامی مطالب سایت دسرسی رایگان خواهید داشت.
خرید هم بصورت تکی هم بصورت اشتراک ویژه امکان پذیر است. در این پست از سایت غنی فایل،دانلود موضوع:پایان نامه بررسی سبک حل مساله دانشجویان افسرده و بهنجار دانشگاه علوم پزشکی تهران را برای شما قرار داده ایم. این مقاله در قابل فایل ورد و قابل ویرایش آماده خربد و دانلود می باشد.
در ادامه توضیحات تکمیلی این پایان نامه افسردگی را مشاهده می نمایید.
تعداد صفحات: 84 صفحه.
فرمت فایل: ورد و word قابل ویرایش.
موضوع پایان نامه بررسی سبک حل مساله دانشجویان افسرده و بهنجار دانشگاه علوم پزشکی تهران.
تکه ای از این پایان نامه در رابطه با سبک حل مساله و افسردگی را مشاهده می نمایید.
3-1 اهميت نظری و عملی پژوهش
به لحاظ ماهيت پيچيده و تغيير يابنده جامعه ما , مردم پيوسته خود را روياروی با مشکلات متنوع می يابند . بسته به پيچيدگی موقعيت و پيامدهای اين مشکلات مقابله ها ممکن است ، مهم و يا قابل توجه نباشد.
انسان ها از نظر نحوه کنترل و تحمل مشکلات به رغم ميزان دشواری آن با هم متفاوتند. بسياری از مسائل را , که از نظر بالينی رفتار نابهنجار يا آشفتگی هيجانی خوانده می شود, می توان به مثابه رفتار غير کارآمد همراه با پيامدهای منفی آن از جمله اضطراب , افسردگی و ايجاد مشکلات ثانوی دانست .
در اين راستا , رويکرد حل مسأله می تواند در حکم ابزار مهمی برای مواجهه با بسياری از مشکلات موقعيتی و حل آن ها مورد استفاده قرار گيرد. حل مسأله بر يک فرايند رفتاری شناختی يا آشکار دلالت دارد که: 1) پاسخ های بالقوه موثر برای موقعيت مشکل را فراهم می کند و 2) احتمال انتخاب موثرترين پاسخ را از بيان پاسخ های متعدد, افزايش می دهد.
ربط سبک حل مساله با درمان بر این فرض استوار است که سبک حل مساله نوعی تفکر زیر بنایی است که فرد در خصوص مشکلات و موقعیت های استرس زا اتخاذ می کند و ناتوانی در شناخت و ارزیابی صحیح از مشکلات موجب ناکارآمدی تلاش فرد در حل مساله بطور موثر می گرد
د بنحویکه پیامدهای آن در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در مطالعات روان شناختی بتازگی مطرح شده است بطوریکه بوربوک ( 1995) بر لزوم بکار گیری روش های شناختی رفتاری از جمله تصمیم درمانی جهت تداوم بهبودی و کنترل افسردگی تاکید می کند.
طبق نظريه شناختی افسردگی , هسته مرکزی افسردگی اختلال شناختی است و تغييرات عاطفی و جسمی و ساير خصوصيات افسردگی نتيجه اختلالات شناختی است ( کاپلان – سادوک 2003).
اهميت عوامل شناختی در افسردگی و ساير اختلالات روانی آنقدر مهم است که بِک , ( 1976) , می گويد : شناخت های منفی در ذات افسردگی است نه علامت يا نتيجه آن . افراد افسرده خود را ناتوان و درمانده می کنند.
زيرا محيط خود را ناخوشايند می يابند ، نسبت به آينده ديد انعطاف پذيری ندارند و به نظرشان احتمال دستيابی به تجارب خوشايند کمتر است ( آندرسون , 1990 ؛ پيرنسکی , هولت و گرينبرگ , 1987) .
افراد افسرده چون مشکلات خود را پايدار , کلی و درونی تلقی می کنند به جای تلاش برای دستيابی به موفقيت در حل مسائل تمام نيروی خود را صرف اجتناب از موقعيت های ناخوشايند موجود می کنند( کلينکه , ترجمه : محمد خانی , 1382) .
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ( 2001) افسردگی تک قطبی سومين رتبه را بين کل بيماری ها دارد, به طوريکه پيش از 150 ميليون نفر از مردم دنيا در هر برهه از زمان از افسردگی رنج می برند و حدود يک ميليون خودکشی موفق هر سال در جهان وجود دارد.
شيوع افسردگی اساسی در جمعيت به طور کل بين 3 تا 10 درصد است و در افرادی که دچار بيماری های مزمن هستند اين ميزان بيشتر است ( امين اسماعيلی , 1383) .
سنگينی بار اقتصادی اين بيماری بر جامعه و خانواده ها وکاهش کارآيی و ناتوانی در تحصيل و شغل يابی و حفظ شغل برای افراد مبتلا به افسردگی , ضرورت انجام پژوهش های متعددی را در اين زمينه می طلبد به خصوص در جامعه ما به دليل ويژگی های خاص هم چون جمعيت جوان و تحصيل کرده , مشکلات اشتغال , مهاجرت و پی آمدهای آن , تغييرات سريع فرهنگی همراه با رشد روز افزون آسيب هايی مانند
:اعتياد , طلاق ,فرار جوانان از خانه ، ترک تحصیل رفتارهای پر خطر و غير ايمن و ديگر آسيب های روانی , اجتماعی که وجود دارند.
شواهد علمی پژوهشگران بين سبک حل مسأله با درماندگی و سطح استرس ارتباط پيوسته ای يافته اند که پيش بينی کننده خودکشی در دانشجويان دانشگاه است.
هم چنين نتايج دو مطالعه سبک حل مسأله کسيدی و لانگ ( 196) شواهدی را فراهم ساخت مبنی بر اینکه سبک حل مسأله متغير بسيار مهمی در تفسير بيماری روانی و درک فرايند استرس است.
اين پژوهش به منظور استفاده ازنظریه ها و يافته ها منتج از مطالعات پژوهشگران تلاش دارد مدل های نظری و کاربردی سبک های حل مسأله را در ميان دانشجويان کشور بررسی نموده و احتمالاً موجب توسعه و گسترش آن شود و دراين راستا نسبت به رفع نقايص يا پيشنهاد وجهی بدیل کمک کننده باشد.
**********************
مقدمه : در فصل دوم به ادبیات و پیشینه مطالعاتی در زمینه های نظری و عملی متغیرهای پژوهش و عوامل مداخله گر پرداخته می شود.
رشد مطالعات دربارة نقش واسطه ای و ارزیابی و سبک شناختی در سال های اخیر موجب گسترش، توسعه دانش و کاربرد این نقش در عرصه سلامت روان گردیده است.
یکی از برجسته ترین پژوهش ها در این زمینه نظریه سبک اسنادی سلیگمن و تیزدیل ( 1987) است ، که بعنوان نظریه درماندگی افسردگی توسط آلوی و همکاران ( 1988) مورد تجدید نظر قرار گرفت. این نظریه در ابتدا برای فهم ودرمان افسردگی مطرح شد؛
اما بخاطر کاربرد زیادآن در توضیح فرایند استرس توسعه و گسترش فراوان یافته است. یکی از جنبه های ارزیابی شناختی تاکید بر کاربرد بسیار وسیع الگوی سبک حل مسأله در مورد فرایند استرس و مقابله می باشد ، که در ادبیات روان شناسی پیشنهاد شده است ( نزو ، نزو و پری 1989، کسیدی و لانگ 1996) .
موضوع:پایان نامه بررسی سبک حل مساله دانشجویان افسرده و بهنجار دانشگاه علوم پزشکی تهران
شواهدی که از بررسی های همه جانبه سبک حل مساله به دست آمده ثابت گردید، که این ساخت یک مفهوم واحد نیست و متغیرهایی همچون سبک اسنادی ، واکنش های عاطفی ، درماندگی ، اعتماد بنفس ، منبع کنترل ، سبگ گرایش – اجتناب ، ابداع و خلاقیت در آن دخیل می باشند.این عوامل که مشترکاً در سبک حل مساله و فرایند استرس مداخله می کنند بعنوان واکنش های مقابله ای نامیده شده اند.
برای نمونه دیکسون ، هینرو اندرسون ( 1991) رابطه ای بین سبک حل مساله با درماندگی و سطح استرس وارده پیدا نموده اند، که پیش بینی کننده خودکشی در دانشجویان دانشگاه است. نزو ( 1987) سبک حل مساله را بعنوان فرایندی شناختی – رفتاری معرفی می کند که توسط آن افراد راهبردهای موثری برای مقابله با مشکلات زندگی شناسایی و کشف می کنند. سبک حل مساله بعنوان متغیر مهم در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در روان شناسی به تازگی مطرح شده است .
بنا به مطالعات کسیدی و لانگ ( 1996) طبیعت سازه سبک حل مساله که با تاکید بر نظریه سبک اسنادی افسردگی ابداع گردیده چند عاملی است ، ومی تواند به طور گسترده ای در مورد فرایند استرس به کار رود.
لذا در فصل دوم , ادبیات و پیشینه متغیرهای پژوهش در دو بخش مورد مطالعه قرار می گیرد: بخش اول ، به نظریه های شناختی – رفتاری افسردگی ، ساختار سبک حل مساله ، ماهیت و فرایند استرس و مقابله پرداخته می شود و در بخش دوم ، ارتباط متغیرهای پژوهش با یکدیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
******************************
روش مقابله هيجان مدار, ممکن است بيماری زا ( ناسالم ) به نظر برسد. زيرا اين روش , گاهی اوقات شامل خود – فريبی و تحريف واقعيت است.
با اين وجود, همانطور که لازاروس ( 1983) متذکر شده است , اندکی خيالبافی برای سلامتی روانشناختی لازم است. البته , روش های سالمی برای مقابله با پريشانی هيجانی نظير کار , ورزش , فنون آرام سازی , و شوخ طبعی وجود دارد ( شريدان و رادماچر , 1992 ؛ کاوانا , 1999؛ رايس 19920).
اجتناب : به عقيده شريدان و رادماچر ( 1992) اجتناب ( دوری عينی ) از عامل استرس و انکار (دوری ذهنی) عامل استرس , جزو روش های مقابله ای هيجان مدار می باشد.
اما از آنجا که روش مقابله ای اجتنابی ( 1) مستقيماً به مهار, حذف يا کاهش هيجانات ناخوشايند ناشی از استرس نمی پردازد و ( 2 ) خود اين روش اشکال مختلف و متعددی دارد, شايد بهتر اين باشد که عنوان يک شيوه مقابله ای جداگانه به حساب آورد. به هر حال , شيوه های روش های اجتناب ( عينی و ذهنی ) از عامل استرس , زياد است .
مانند تلفن زدن به يک دوست ( روی آوردن به اجتماع ) , خريد و خوردن تفريحی ( روی آوردن به فعاليت ها ) .
سبک های مقابله , تعاريف , طبقه بندی
الف : تعاريف : فولکمن و لازاروس ( 1980) يک تعريف بسيار جامع از مقابله ( به عنوان بخشی از نظريه تبادلی استرس ) ارائه کرده اند. آنها « مقابله » را تمام تلاش های شناختی و رفتاری دانستند که برای کنترل , کاهش يا تحمل خواست ها به کار گرفته می شوند. اي خواست ها می تواند درونی يا برونی باشد.
خواست های درونی , ممکن است پيامد ارزيابی های شناختی يا تعارض های عاطفی را منعکس سازد.
علاوه بر اين , مقابله , معمولاً , به يک يا دو پيامد کمک می کند : مقابله يا درصدد تغيير رابطه بين « فرد » و « محيط » است يا در صدد کاهش ناراحتی و پريشانی عاطفی .
باز ارزيابی شناختی که معنای يک حادثه را اصلاح می کند, روشی است که طی آن فرد رابطه بين « فرد» و « محيط » است يا در صدد کاهش ناراحتی و پريشانی عاطفی . باز ارزيابی شناختی که معنای يک حادثه را اصلاح می کند , روشی است که طی آن فرد رابطه بين « خود » و « محيط را تغيير دهد ( رايس , 1992).
سه جنبه کليدی در تعريف لازاروس وجود دارد.
موضوع:پایان نامه بررسی سبک حل مساله دانشجویان افسرده و بهنجار دانشگاه علوم پزشکی تهران
***********************
3 طرح پژوهش
طرح تحقیق غیر آزمایشی و از نوع پس رویدادی است . تحقیق پس رویدادی یک مطالعه تجربی نظامدار است که در آن پژوهشگر علل احتمالی متغیر وابسته را مورد مطالعه قرار می دهد. چون متغیر وابسته و مستقل هر دو در گذشته رخ داده اند.
2-3 جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 84-83 است.
6-3 روش نمونه برداری و حجم نمونه
روش نمونه برداری به صورت استفاده از آزمودنی ها در دسترس انجام یافت , به این نحو که از میان دانشجویان در دسترس مرکز مشاوره دانشگاه که بنابر طبق تشخیص روانپزشک و روان شناس افسرده تشخیص داده شده بودند
و هنوز نیز تحت درمان قرار داشتند و هم چنین از دانشجویانی که به پرسشنامه خودسنجی افسردگی پاسخ داده بودند ( پرسشنامه در خوابگاه ها ، کتابخانه ، محل کارورزی ، سالن نهارخوری و کلاس ها در اختیار دانشجویان قرار داده شده بود ) . تعداد 148 نفر دختر و 114 نفر پسر که
***************************
در جدول 1-4 ؛ میانگین نمره افسردگی بک برای گروه بالینی 21 و برای گروه بهنجار در آزمون فوق 15/8 می باشد. همانگونه که در فصل سوم اشاره شد دانشجویانی که در آزمون بک نمره مساوی یا بیشتر از18 کسب کردند
در گروه بالینی قرار گرفتند و دانشجویانی که نمره افسردگی آنان در آزمون بک مساوی یا کمتر از 9 به دست آمد برای گروه بهنجار انتخاب شدند. لذا نتایج جدول 1-4 حاکی از انتخاب صحیح افراد در گروه های پژوهش می باشد.
/***********************
فرضیه 1 – سبک حل مساله دانشجویان افسرده متفاوت از دانشجویان بهنجار است.
نتایج جداول ( 9-4) و (10 -4) تاييد فرضيه فوق را نشان مي دهند. به عبارت ديگر يافته هاي پژوهش حاضر درباره فرضيه اول مؤيد اين مطلب است كه سبك حل مسأله دانشجويان افسرده در عوامل:
اجتناب، درماندگي، كنترل، اعتماد بنفس، خلاقيت و گرايش، تفاوت معناداري با سبك حل مساله دانشجويان بهنجار دارد. اين تفاوت در تحليل واريانس چند عاملي در سطح (01/0 < ) معنا دار شده است.
همچنين مقايسه ميانگين نمرات عوامل سبك حل مساله دانشجويان افسرده و بهنجار نشان مي دهند كه دانشجويان افسرده، نمرات بيشتري را در عوامل درماندگي، كنترل و اجتناب به دست آورده اند.
در مقابل، دانشجويان بهنجار داراي نمرات بيشتري در عوامل اعتماد بنفس، خلاقيت و گرايش به حل مساله در موقعيت هاي مساله زا ميباشند. نتايج آزمون بن فروني تفاوت ميانگين هاي بدست آمده را در جدول (10-4) كاملاً معنادار نشان داده است (01/0 < ).
همانطوريكه در ادبيات مقياس سبك حل مساله به آن پرداخته شد؛ استفاده از عوامل : احساس درماندگي و كنترل و اجتناب در موقعيت هاي مساله زا بيانگر سبك ناكارآمد (منفي) در حل مساله است.
موضوع:پایان نامه بررسی سبک حل مساله دانشجویان افسرده و بهنجار دانشگاه علوم پزشکی تهران
لذا گروه افسرده در موقعيت هاي مساله زا داراي سبك ناكارآ,د هستند، هم چنين استفاده بيشتر گروه بهنجار از عوامل خلاقيت، اعتماد بنفس و گرايش به مقابله در موقعيت هاي مساله زا موجب كارآ,دي سبك حل مساله آنان مي گردد.
مطالعات متعددي با يافته هاي پژوهش همسو است.
نتايج اين تحقيقات نشان مي دهند كه افراد عادي در موقعيت هاي مساله زا كمتر احساس درماندگي مي كنند، احساس اعتماد بيشتر بخود در حل مساله دارند و براي حل مشكل راه هاي متعددي را در نظر مي گيرند؛ هم چنين داراي كنترل دروني در اداره موقعيت مي باشند؛ در حاليكه افراد افسرده در موقعيت هاي مساله زا بيشتر احساس بي ياوري و درماندگي مينمايند،
احساس اعتماد كمتري در حل مساله دارند، از شيوه هاي خلاقانه كمتر استفاده مي كنند و بيشتر با شيوه اجتنابي با مساله برخورد مي نمايند (ديكسون، هپنر، بارفت، آندسون و وود، 1993؛ نزو و دزوريلا، 1989) ]27[.
نتايج پژوهش حاضر با يافته هاي تحقيق اليوت، هر يك و ويتي (1992) نيز همخواني دارد. آنها گزارش ميكنند، افرادي كه سبك حل مساله خود را مثبت و سودمند ارزيابي نموده اند افسردگي كمتري را هم گزارش مي كنند (اليوت و همكاران، 1992) ]39[.
نتايج بررسي محمدي و صاحبي (1380) حاكي از اين مي باشد كه بين افراد افسرده و عادي تفاوتهاي معناداري در مهارت هاي حل مساله وجود دارد و افراد افسرده در موقعيت هاي مساله زا بيشتر از شيوههاي ناكارآمد حل مساله استفاده مي كنند. همچنين توان تصميم گيري در افراد افسرده بطور معناداري كمتر از افراد عادي گزارش مي شود.
در مطالعه اخوت (1381) تاثير آموزش شيوه هاي مقابله بر كاهش استرس و بهداشت رواني كارمندان نشان داد كه استفاده از مهارت حل مساله در كاهش افسردگي آزمودني هاي مورد مطالعه موثر است.
در سطح نظري نتايج پژوهش حاضر از حمايت نظريه هاي نزو (1986) و دزوريلا (1996) برخوردار است، كه مداخله عوامل حل مساله را در ساخت و سبب شناسي اختلالات خلقي و بطور اخص در افسردگي، اينگونه ارائه نموده اند؛
كه سبك ناكارآمد حل مساله بعنوان يكي از شاخص ترين عوامل پيش بيني كننده افسردگي است (چانگ و دزوريلا، 1996؛ اليورز و دزوريلا، 1669) ]31[. لذا مطابقت شواهد مطالعاتي متعدد با نتايج پژوهش حاضر فرضيه اول تحقيق را تائيد مي نمايند. يعني سبك حل مساله دانشجويان افسرده متفاوت از دانشجويان بهنجار است.
موضوع:پایان نامه بررسی سبک حل مساله دانشجویان افسرده و بهنجار دانشگاه علوم پزشکی تهران
با عضویت در یاس سل، فایل های خود را بفروشید و کسب درآمد کنید